نیلاینیلای، تا این لحظه: 4 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

نیلای ماه نورانی ام

لبخندت مرا تا اوووج مهربانی ها می رساند

حوالی اردیبهشت

حوالی اردیبهشت بوی بهشت می‌ آید! عطر شکوفه‌ ها و خاک باران خورده هوش از سر رهگذران شهر پرانده فصل بهار، شوخی بردار نیست همه را عاشق می‌ کند …   و اردیبهشتی که شما باشید اردی به عشق من هست... هوای من به هوای تو اردیبهشتی است ️ ️ ️🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿...
16 ارديبهشت 1401

شب قدر و کتاب...

۲بار اومده گوشی رو از دستم گرفته کتابو داده دستم وقتی مطمئن شده مشغولم پاسده رفته رو مبل خودش مشغول کتابش شده... یعنی من حق دارم بخورمش دیگه... ️ ...
1 ارديبهشت 1401

این روزها

دختر خوبی شدم... مهد کودکم رو عوض کردیم... اینم کادوی منه ️ اینم ازصحنه هایی که مامان زیاد باهاش مواجه میشه... ۲۲_۱۰_۴۰۰ اولین روزم در مهد... من و دوستام کنار هم تو مهد... با ارغوان که تقریبا یه سال از من بزرگتره دوست شدیم زغوغای جهان فارغ فرشته ی من ️ کنار بابا حمید من و آبجی نهال ️ ️ و خونه خاله زهرا... تنهایی.... چهلم بابا جون بود🥺 من و توپ هندونه ای ️ ️ الهیییی و تولدی که خیلی خوش گذشت... و آخرین...
23 دی 1400

به سلامت ۱۵ ماهگی قشنگم

این مدلی آشپزی میکنم فینقیلی مثل خودت همه تونو دوست دارم لمیده اند 🥰 قبلش فضاسازی کارگاهم بود که رحم نشد در عمق تی وی دلبری برا نهال همچنان درگیری عاشقانه هایمان درژولیده ترین حالت ولی پر حس ترین و عمیق ترین لحظه هایمان انگشتاشو با چاقو بریده بود.... تو در بغل من و خوشا انکه در بغل توست روزهایماااان... نشد دیگه.‌‌.‌‌ قرار بود یه عکس هنری بشه بدون شرح توی کالسکه... خواب های کودک مادر شاغل ...
12 خرداد 1400

نرمش و خوشگلاسیون🥰

بله... اینو داشته باشین... تا.... خدایا شکرت انگار خودش خوشش اومده ایشون امروز خوشگلاسیون کردن با پیرایش فداش بشم قوربون موهای نازت درسته خودم یه بار زدم... خییلی کم... از جلو و بغلا ولی خاله فریبای گل امروز کلا همه ی موهاش رو قچی خور کرد تا نازتر دیده شه البته ناااز بودی و نازتر شدی بلاچه فقطمیخاست موهاشو بگیره زیر آب قبلشم که تمرینات رزمی داشتیم بماند به یادگار از ۹ اردیبهشت ۴۰۰ 🥰 خونه خاله زهرا...
10 ارديبهشت 1400

✍️ ارسال مطلب و عکس در وبلاگ

سلام نیلای قشنگم تو ۱۴ ماهه شده ای و فندق ترین و ناز ترین و تو دل برو ترین و جیگرررر ترین و البته شیطون ترین دختر دنیاااامی نگم که چه کارا یاد گرفتی از قبل تولدت که دیدم یاد گرفتی سلام میدی یادش بخیر اواخر دهه فجر بود اومدم دنبالت تو مهد و بهم یه سلامی دادی که خواستم اونجا بخورمت فقط که بعد ها سلام دادنات زیاد شد و هی تند تند به همه چیز عروسک و کتاب و آدم و هرچی که دوست داشتی باهاس ارتباط بگیری سلام میدادی الان سلام هات قشنگ به جا و نازتر هم شده‌... چند روز پیش از خواب پا شدی و دیدی ابجی نهال اتاق پیشت نیست گفتی ننا و بدو رفتی دنبالش و بازم گفتی نناااا... الهی من فدای ننا گفتنت... ۲روز پیش هم یعنی پنجم بود شب که موقع خواب ...
10 ارديبهشت 1400