نیلاینیلای، تا این لحظه: 4 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

نیلای ماه نورانی ام

لبخندت مرا تا اوووج مهربانی ها می رساند

نرمش و خوشگلاسیون🥰

بله... اینو داشته باشین... تا.... خدایا شکرت انگار خودش خوشش اومده ایشون امروز خوشگلاسیون کردن با پیرایش فداش بشم قوربون موهای نازت درسته خودم یه بار زدم... خییلی کم... از جلو و بغلا ولی خاله فریبای گل امروز کلا همه ی موهاش رو قچی خور کرد تا نازتر دیده شه البته ناااز بودی و نازتر شدی بلاچه فقطمیخاست موهاشو بگیره زیر آب قبلشم که تمرینات رزمی داشتیم بماند به یادگار از ۹ اردیبهشت ۴۰۰ 🥰 خونه خاله زهرا...
10 ارديبهشت 1400

✍️ ارسال مطلب و عکس در وبلاگ

سلام نیلای قشنگم تو ۱۴ ماهه شده ای و فندق ترین و ناز ترین و تو دل برو ترین و جیگرررر ترین و البته شیطون ترین دختر دنیاااامی نگم که چه کارا یاد گرفتی از قبل تولدت که دیدم یاد گرفتی سلام میدی یادش بخیر اواخر دهه فجر بود اومدم دنبالت تو مهد و بهم یه سلامی دادی که خواستم اونجا بخورمت فقط که بعد ها سلام دادنات زیاد شد و هی تند تند به همه چیز عروسک و کتاب و آدم و هرچی که دوست داشتی باهاس ارتباط بگیری سلام میدادی الان سلام هات قشنگ به جا و نازتر هم شده‌... چند روز پیش از خواب پا شدی و دیدی ابجی نهال اتاق پیشت نیست گفتی ننا و بدو رفتی دنبالش و بازم گفتی نناااا... الهی من فدای ننا گفتنت... ۲روز پیش هم یعنی پنجم بود شب که موقع خواب ...
10 ارديبهشت 1400

یک جمعه از اردیبهشت

اردیبهشت را باید فقط زد به صخرا و کوه و دشت... بمانی می پوسی یک جمعه از اردیبهشت را نوش جان کردیم🥰 عاشق آب و آب بازی و گردش و قدم زدن تو چمن و نگم که چند تا خلاف هم کردیم پفک که طعمش برایت خاص بود و چیپس خلال هم که خدایا توبه نوش جانت شود آفتاب و ویتامین دی اش آب و روحیه اش پفک و مزه ی خاص اش... و خیار شور هم که مکیدی... ای جااانم فدایت شکر که خوش گذشت ️ ️ ️...
4 ارديبهشت 1400

روز طبیعت قشنگ

و تعطیلات گذشت و به سیزده بدر نزدیک شدیم... ما روز ۱۲ ام رو برای روز طبیعت انتخاب کردیم یک جای بکر و دنج کنار قوریگل فقط خودمان یک خانواده ی ۴ نفری که فدای چهارمین عضو یعنی فندقِ نازمون بشم🤩 فرشته ی دوست داشتنی من با تو همه چیز رنگ و بوی نوووو شدن میده او اومدی تا زندگیم پر رنگ تر از همیشه باشه و با تو بدرخشیم🥰🥰🥰🥰 راه افتادیم و طبق معمول از عکس های تو راهمان🥰 و عشوه و دلبری های شما آخییییی کنار دریاچه باد مارا با خود می بررررد و چه نااااز میشی باد که میبردت من و تو 🥰 آینه ی چشمانم چه شوووری ... جاااانم اولین عکس طبیعتی توپ به دستی...
3 ارديبهشت 1400

نوروز با نیلای پارت دوم🌹

ادامه ی نوروز و عید دیدنی هاو شیطنت های نیلای خونه ی سبحان اینا کلی با سبحان بازی کردیم ابجی نهال خوابیدنی من دلتنگش میشم لئو رو هم خیلی دوست دارم خونه داداش حسین هم رفتیم برا بار اول با خانواده🥰 البته من و مامان قبلا رفته بودیم قلک ابجی نهال رو خالی کردیم مامان میگه خییلی بلا و ناز و دوست داشتنی داری میشی خونه خاله فریبا ناهار دعوت بودیم که رفتنی از سری عکسای آسانسوری گرفتیم ️ مامان اینا هم فقط از خودشون عکس میگرفتن همچنان گیر میدم به لباسشویی این عکسمو اونجا با بابا ان...
11 فروردين 1400

نوروز با نیلای... پارت اول

کنار هفت سین با آبجی نهالم ست کردیم و عکس گرفتیم کلی ناز نازی شدم اول خونه مامان جون رفتیم که جز این عکس چیز دیگه ندارم داریم میریم خونه اجان عکس دسته جمعی امسال تو راه من هیچ وقت پشت نمیشینم ولی ابجی نهال دوست داره و مواظبمه و همیشه منو میبره کنارش ین عکس ناز با مامانی من و آرکان خونه آجان کلی شیطونی کردم خونه آجان و با آهنگای قشنگ قر میدادم ببینید آخه انگار منو دزد برده داداش مرتضای منه دیگه.‌‌... دوم فروردین خونه خاله زیبا ناهار مهمون بودیم کلی با بچه ها بازی کردم ...
4 فروردين 1400