نیلاینیلای، تا این لحظه: 4 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

نیلای ماه نورانی ام

لبخندت مرا تا اوووج مهربانی ها می رساند

نوروز با نیلای پارت دوم🌹

1400/1/11 1:44
نویسنده : مامان فهیمه
384 بازدید
اشتراک گذاری


ادامه ی نوروز و عید دیدنی هاو شیطنت های نیلای


خونه ی سبحان اینا کلی با سبحان بازی کردیم


ابجی نهال خوابیدنی من دلتنگش میشم


لئو رو هم خیلی دوست دارم


خونه داداش حسین هم رفتیم برا بار اول با خانواده🥰
البته من و مامان قبلا رفته بودیم


قلک ابجی نهال رو خالی کردیم


مامان میگه خییلی بلا و ناز و دوست داشتنی داری میشی


خونه خاله فریبا ناهار دعوت بودیم که رفتنی از سری عکسای آسانسوری گرفتیم


مامان اینا هم فقط از خودشون عکس میگرفتن


همچنان گیر میدم به لباسشویی


این عکسمو اونجا با بابا انداختیم


برگشتنی یه سر به مامان جون زدیم🤩


خونه عمه سحر با علی کلی بازی کردیم و تعمیراتم انجام میدادیم گویا


راستی این سویشرت ناز من رو خاله رضوان جونم برام عیدی خریده🥰🥰🥰


میشه گفت اولین تجربه ی پارک و بازی بود تو یال جدید
البته قبلا با بابا رفته بودم ولی نه تا این حد و مامان هم که نبود کسی از من عکس ننداخته خب‌..
خیلی خوش گذشت...
دوست داشتم سرسره رو کلا خوابیده برم
و خودم از پله هاس برم بالا


رسیدیم خونه خاله رضوان و ست من با داداش مرتضی


تنها عکس دسته جمعی مون اونجا


شیطنتام


شمار خنده های نازم


منتظر مامان و نهال


عاشق بستنی ام


خودم پوشیدم


خودکفا شدم


مامان ول نمیکنه که


پرواااااز


اللهیییم


آثار جرم بابا و نهال زیر چانه ی من ... مکان جنایت بازهم سرسره در پارک


من و سبحان و عطا و نهال
خونه دایی شام مهمون بودیم


ابجی نهاله دیگه🙄


دیگه نوروز تمام شد و رسیدیم که بریم سیزده بدر کنیم
اونم برای پست بعدی

پسندها (2)

نظرات (0)