خواب نازی
همین الان یهویی
مامان قوربونت بره که اینقدرررر مظلوم و دوست داشتنی هستی
صبح زود با بابا رفتیم مرکز بهداشت برای واکسن
ببخش ما بابا مامان بدی شدیم
ولی خوب خوشگلم مجبوریم برای سلامتیت
روی لهاف آبجی دراز کشیده بودی و من شیرت رو دادم و خوردی دیدم داری با دستات بازی میکنی رفتم تا با نهال صبحونه بخوریم
تو اونجا اروم داشتی بازی میکردی که ابجی نهال اومد گفت مامان بیا نیلای خوابیده...
اومدم و این عکس نازت رو از اولین تنهایی خوابیدنت گرفتم
بمونه به یادگاری...
استامینوفون خواب آلودت کرده نیلای جانم...
سلامت بمونی همیشه
دوستت داریم
اینجاهم از واکسن برگشتی و یه ساعتی خوابیدی و بیدار شدی ابجی نهال و که دیدی کلی حالت خوووب شد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی