نیلاینیلای، تا این لحظه: 4 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

نیلای ماه نورانی ام

لبخندت مرا تا اوووج مهربانی ها می رساند

آغاز هفته هفت ماهگی💗

1399/6/14 17:05
نویسنده : مامان فهیمه
110 بازدید
اشتراک گذاری


درست همین یه ساعت پیش ...
خودتم ذوق کردی قوربون خنده های شیرینت
ازینکه تونستی خودت از حالت دراز کش بلند شی و پاشی بشینی کلی خوشحالی
داشتی همونجا با گوشه ی رو فرشی بازی میکردی که یهویی دستتو گرفتی به جا نونی و بلند شدی نشستی... الهی مامان قوربونت بره... ابجی نهال بهم گفت مامان ببین خودش برگشته نشسته
مبارکه عزیزم دیگه قشنگ چهار دست و پا میری راحت میشینی ...
ماه‌ششم ماه خیلی پر تلاشی بود برات
سلامت باشی مهربونم



اینجا صبح ابجی حوله سرشو گداشته بود رو سر تو تو هم کیف میکردی
با همدیگه رفتیم وسایل مدرسه نهال رو خریدیم تا اگه خدا بخواد فردا بره برای بازگشایی به امید خدا... خدایا به خودت سپردیم
از دیروز موقع خواب خیلی اضطراب داری تا از کنارت میرم زود بیدار میشی دیشب هم همینطور احساس میکنم از علایم اضطراب جدایی هست ولی من تا جایی که ممکنه رعایت میکنم دیشبم چند بار باهات حرف زدم آرومتر شدی و بالاخره خوابیدی وقتی صدامو میشنیدی یه لبخند ملیحی میزدی که دوست داشتم بخورمت نیلای قشنگم... امیدوارم که زیاد بهت فشار نیاره میدونم که واکسن باعث شده تو اینو حس کنی ولی ما همیشه پیشتیم و من کنارت هستم آرامشم... دوست دارم
خدارو شکر واکسن رو هم با ارامش پشت سر گداشتیم هرچند یه ۲ روزی بغلی شدی ولی فک کنم از امروز حالت بهتر شده یازدهم واکسن زدیم

اینجا بعد از واکسنه که برگشتیم و تو یه ساعتی راحت خوابیدی





دهم هم رفتیم اتلیه برای عکی شش ماهگیت...
واای چه عکسای نازی

آشپز باشی من

فعلا این فایل خام عکسه بقیه رو بعدا میزارم البوم

عاشقتم که....


بعد واکسن رفتیم خونه مامان جووون... به قول خاله قمر تو خود آینه ی شمعدونایی



این ۲تام عکس یادگاری با پسرعمه... علی
پسندها (3)

نظرات (0)