نیلاینیلای، تا این لحظه: 4 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

نیلای ماه نورانی ام

لبخندت مرا تا اوووج مهربانی ها می رساند

شیطون کی بودی توووو...

1399/4/19 2:46
نویسنده : مامان فهیمه
151 بازدید
اشتراک گذاری

یه عکس یهوویی

نبات من قند عسلم...
امروز ۳روز میشه که تو خواب هم غلت میزنی
اینجا هم تو مهمونی مامان جون اینا بودیم که خونواده عمو بابک اینارو دعوت داده بودن
آبجی نهال و ماهان و علی داشتن شیطونی میکردن که تو هم یه رفتارایی میکردی که واقعاااا اونجا بهم نشون دادی که چه بلایی هستی تو ...
ای جااان دلم مامان فدای اون با صدای بلند جیغ کشیدنات که نمیخاستی ازونا عقب بمونی و هی هبجان زده میشدی...
عزیز دلمی نبات خانومم
خلاصه که داری بزرگ میشی
جوری که دیگه نمیشه بهت اعتماد کرد و گذاشت روی تخت و جای بلند بخوابی
پریشب که درست ۱۶ ام تیرماه از خونه مامان جون برگشتیم شما خواب بودی و من آروم گذاشتمت روی تخت و رفتم دستامو بشورم صدات اومد و بابا رفت پیشت...
من کمی بعد اومدم کنارتون...
بابا گفت تو خواب با حالت گریه چند بار هی غلت زدی و غلت زدی کم مونده بود بیفتی... باز خدارو شکر بابا رسیده بالا سرت...
ولی ازون موقع دیگه اونطوری نمیکنی و فقط وقتی روی شکم غلت میزنی دور میزنی و با سرت دایره وار میری ...
مامان قوربون اون سربالا آوردنات بشه عزیز دلم





این اولین شکار لحظه های من از فندق جانم
وقتی که اینطوری میخوابه



جاان دلمممم

وقتی با دستاش بازی میکنه


تو حیاط خونه ی آجان جوونم اینا














این عکسا هم بمونن از خونه آجان اینا یادگاری
با آجان و آبا و دایی.... و رستاجونم
پسندها (3)

نظرات (1)

مامان خانومیمامان خانومی
19 تیر 99 15:18
سلام چه دخمل نازی ماشالله از وبلاگ دخمل منم دیدن کنید